محکومیت یا حفظ امنیت اسرائیل ؟
عدم وتوی قطعنامه شورای امنیت در باره ی توقف شهرک سازی توسط آمریکا جریان داخلی حامی ایالات متحده را به وجد آورده تا با تیتترهایی مثل " رودست اوباما"، " ضربه آخر" ، " رای ممتنع آمریکا به معنای موافقت غیر علنی آمریکا با محکومیت اسرائیل است" به استقبال این اتفاق بروند. اما واقعیت چیز دیگریست. تصور اینکه آمریکا خواستار محکومیت اسرائیل باشد ناشی از عدم درک نوع رابطه ایالات متحده و اسرائیل و عدم شناخت صحیح از نظام بین الملل است. برای کسانی که تحولات اخیر فلسطین را دنبال می کنند این مسئله چندان عجیب به نظر نمی رسد. چندین عامل باعث این اتفاق است:
1- حفظ توافق صلح اسلو: طی ماههای اخیرجنبش جهاد اسلامی فلسطین طرحی را برای وحدت گروه های فلسطینی ارائه کرده که یکی از بندهای آن اعلام لغو توافقنامه اسلو از سوی محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و توقف اجرای آن بود1. ادامه روند شهرک سازیها توسط و اسرائیل و حمایت حماس از طرح ده مادهای تشکیلات خودگردان را تحت فشار قرار داده بود. موگرینی مسئول سیاست خارجی اروپا پیش از این هشدار داده بود که پیمان اسلو در حال نابودی است. توافق صلح اسلو که دستاورد دولت بیل کلینتون است از نظر دموکراتها و افرادی مثل شیمون پرز در داخل اسرائیل مهمترین عامل حفظ امنیت اسرائیل طی سالهای اخیر بوده و به هیچ وجه نباید به خطر بیافتد. این در حالیست که سیاست های بنیامین نتانیاهو مذاکرات صلح و پیمان اسلو را با خطر جدی مواجه کرده است.شیمون پرز در سال 2011 نتانیاهو را عامل دست نیافتن به موافقتنامه صلح دائمی دانسته بود. بنابراین هدف اصلی آمریکا و همچنین سه کشور اروپایی از وتو نکردن قطعنامه ضد شهرک سازی های اسرائیل حفظ امنیت اسرائیل در مقابل بی سیاستیهای نتانیاهو بوده است. این قطعنامه همچنین برای تشکیلات خودگردان حکم هویج را دارد تا ای میز مذاکره برگردد. و البته خطر با وجود پدر مهربان و دلسوزی مثل آمریکا در شورای امنیت خطری برای اسرائیل ایجاد نخواهد کرد.
2- بازسازی اعتبار شورای امنیت: اقدامات یکجانبه ی شورای امنیت اعتبار سازمان ملل متحد که برخواسته از شرایط پس از جنگ جهانی دوم بوده را بشدت خدشه دار کرده. و بیم آن می رود که تصمیمات این شورا اثر بخشی خود را از دست بدهد. حفظ ساختار نظام بین الملل برای امریالیسم از ناراحتی یک دوست نادان بسیار مهم تر است.
3- مشروعیت سازی برای اقدامات پسا برجام: پایه های برنامه جامع اقدام مشترک هر روز لرزانتر از قبل میشود. در صورت ملغی شدن توافق آمریکای ترامپ به سمت تحریمهای بیشتر پیش خواهد رفت و در این راه به تصمیمات جدید شورای امنیت نیاز خواهد داشت. بنابراین همراهی آمریکا در این ماجرا امتیازی به دیگر اعضای شورای امنیت برای همراهی فردای آن هاست. پس بر خلاف برخی تحلیلها اوباما در حال صاف کردن جاده برای ترامپ است.
4- القای دوگانه ی دموکرات خوب جمهوری خواه بد: باراک اوباما در آخرین روزهای ریاست جمهوری خود تلاش میکند این گزاره ی غلط را در ذهن ملتهای منطقه القاء کند که دموکراتها رفتار عادلانه تری با آنها خواهند داشت. این گزاره اما از مدتها پیش در ذهن لیبرالهای وطنی جا افتاده و راهی هم برای بیرون کردن این فکر از ذهن آن ها وجود ندارد. حزب دموکرات بسیار عوامفریبانه عمل می کند. در میان دولتهای دموکرات ایالات متحده اما دولت اوباما بی تردید یکی از ریاکارترین آنها بوده. همانطور که عوامفریبی در ژنتیک سیاستمداران آمریکایی است در اینجا هم ساده لوحی برای برخی ذاتی شده.
با همه ی این اوصاف اما وتوی این قطعنامه نشان دهنده قدرت مقاومت است چرا که اگر مقاومت نبود تا صد سال دیگر هم به این ظاهرسازی ها احتیاجی نبود. همانطور که مقاومت ملت ایران آمریکا را به پای میز مذاکره آورد. اما این هشدار هم لازم است که هرچه بر قدرت مقاومت افزوده شود بر فریب کاری دشمن نیز افزوده می شود. دشمن در میدان نبرد حرفی برای گفتن ندارد برای همین از صلح دم میزند.
حیف...
به ما سر زده و نظردهید